مقدمه
چین و هند پس از انجام اصلاحات اقتصادی در دهه های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ سطح قابل توجهی از پیشرفت اقتصادی در سال های نخست سده بیست و یکم دست یافتند. این دو قدرت پس تحول اساسی در سیاست خارجی خود، در راستای به دست آوردن قدرت در آسیا و حتی جهان گام برداشته اند و تلاش دارند تا با استفاده از دو ظرفیت مهم خود یعنی جمعیت قابل توجه و ویژگی های جغرافیایی جایگاه خود را در جهان ارتقا داده و به عنوان یک بازیگر کلیدی نقش آفرینی کنند.از این رو برخورد و افزایش تنش بین پکن و دهلی نو امری قابل پیشبینی و طبیعی محسوب میشود.
روابط دو کشور همواره تحت تاثیر عوامل مختلفی فراز و فرود بسیاری را تجربه کرده که این امر متاثر از تلاش برای افزایش نقش آفرینی در منطقه و جهان و علاوه بر آن بی اعتمادی نسبت به یک دیگر بوده، اگر چه عضویت در سازمان های منطقه ای و بین المللی توانسته تا حد بسیار مطلوبی از تنش بین دو کشور کم کند و آنان را به سمت رقابتی همراه با همکاری سوق دهد اما در این بین به دلیل تنش های سیاسی و نظامی گذشته و نگرانی های آینده، همواره عاملی میتواند باعث تشدید رقابت و گسترش تنش بین دو کشور شود.
روابط کنونی
در شرایط کنونی روابط این دو کشور در پایینترین سطح خود از زمان جنگ ۱۹۶۲ چین و هند قرار دارد. روابط دو کشور در سایه درگیری مرزی طرفین در منطقه کوهستانی لاداخ در هیمالیا بسیار سرد و شکننده است. این اتفاق بدترین درگیری در بیش از چهاردهه گذشته بوده که منجر به تلفات قابل توجه به هر دو طرف شده؛ اما طرفین سعی در کنترل تنش داشته و با افزایش تماس بین مقامات مختلف دو کشور در صدد کنترل آن هستند.
از زمان آخرین درگیری مرزی، چین استحکامات نظامی خود در منطقه هیمالیا را تقویت کرده که با اعتراض مقامات هندی روبه رو بوده البته با افزایش گفتوگوهای نظامی و دیپلماتیک تنش در این منطقه به طور محسوسی کاهش داشته است و دو کشور سعی دارند شرایط کنونی را مدیریت کنند.
اختلافات سرزمینی
اختلافات سرزمینی بین چین و هند یکی از بزرگترین و پیچیدهترین اختلافات مربوط به چین و سایر کشورها است. مناطق مورد مناقشه بین هند و چین در بالاترین ارتفاعات جهان قرار دارند. با وجود هوای رقیق و فعالیتهای کمیاب انسانی، این مناطق همچنین مناطق تحت نفوذ ضعیف حکومت در تاریخ دو کشور بودهاند. تا به امروز در بسیاری از نقاط این مناطق مورد مناقشه به سختی می توان موجود زنده ای را دید و زمین از ارتفاع و سرمای شدید برهوت است. با این وجود، هر از گاهی نیروهای گشت مرزی از این مناطق بازدید میکنند. این امر منجر به عدم اجماع در برخی از عناصر اساسی اختلافات شده است.
سه دلیل عمده باعث ادامه دار شدن بحران مرزی شده اند که عبارتند از: اول، دو کشور در مورد تاریخچه و منشأ اختلافات اجماع مشترکی ندارند و چین معتقد است که این مشکلی است که استعمارگران انگلیسی به جا گذاشتهاند. هند استدلال می کند که این اختلافات هم ناشی از استعمار انگلیس و هم توسعه طلبی چین بوده است و هند قربانی آن بوده است. دوم، چین و هند در مورد مناطق مورد اختلاف توافق ندارند. چین معتقد است منطقه مورد مناقشه مساحتی در حدود ۱۲۵۰۰۰ کیلومتر مربع است، در حالی که هند تنها ۴۳۰۰۰ کیلومتر مربع در غرب این منطقه را به عنوان موضوع مورد مناقشه به رسمیت می شناسد و بقیه را ادعایی بی دلیل در قلمرو هند می داند. سوم، دو کشور بر سر خط کنترل مرزی اختلاف نظر دارند. خط کنترل مرزی، اساساً خطی است که چین از ۷ نوامبر ۱۹۵۹ از آن حمایت کرده است، اما در بسیاری از جاها نامشخص است. شکل گیری این خط مرزی عمدتاً بر دو پایه استوار است: اولی یک مرز طبیعی واضح است در حالی که دومی منعکس کننده استفاده همیشگی از قلمرو از نظر فعالیت های انسانی و مدیریت دولتی است. این دو اصل با دو معضل عملی روبرو هستند: اول اینکه هیچ یک در بسیاری از جاها، به ویژه در بخش غربی، وجود ندارد. دوم، اگرچه آنها از وجود آنها اطلاع دارند، اما بسیاری از مردم هر دو طرف درک روشنی از این اختلافات ارضی ندارند (Zhang,Sun,2019:5-6).
اقیانوس هند
اقیانوس هند یک منطقه تجاری مهم جهانی و یک مرکز منابع مهم با موجودیت ژئوپلیتیکی متنوع است. از آنجایی که سیاست جهانی شاهد تغییر قدرت از غرب به شرق است و با اهمیت روزافزون سیاست انرژی همراه با افزایش تهدیدات غیرسنتی جدیتر، منطقه اقیانوس هند نیز شاهد دگرگونیهای متعددی است. این دگرگونیها در چند قرن اخیر رخ دادهاند و با شروع روزافزون سیاست بینالملل به عنوان «قرن آسیایی» با نقشهای بزرگتر هند و چین در عرصه جهانی، شتاب بیشتری میگیرند. فراتر از نقشی که ایالات متحده به عنوان قدرت نظامی پیشرو ایفا کرده است، کشورهایی مانند هند و چین نیز برای رسیدگی به مسائلی که تهدیدهای امنیتی غیرسنتی هستند، قدم های متعدد و مهمی برداشته اند.
اهمیت اقیانوس هند برای چین
اقیانوس هند برای چین از اهمیت فوق العادهای برخوردار است؛ زیرا تقریباً تمام تجارت این کشور از طریق آن انجام میشود. بنابراین کنترل قوی یا بررسی محموله های انبوه آن نه تنها یک ضرورت بلکه یک اولویت است. علاوه بر این، از آنجایی که چین منابع لازم را دارا میباشد، قصد دارد حضور خود را در خارج از منطقه حفظ کند تا قدرت خود را مشخص کند. چین همچنین اولین پایگاه نظامی خود را در سال ۲۰۱۷ در جیبوتی(که کشوری کوچک در آفریقا و در بالای یک مسیر بسیار استراتژیک است که اروپا را با سایر نقاط جهان متصل میکند) افتتاح کرده است. این امر اهمیت جیبوتی را برجسته می کند و بینشی را در مورد اینکه چرا چین این مکان را به عنوان اولین سرمایه گذاری نظامی خارج از کشور خود انتخاب کرد، ارائه می دهد.
وزارت دفاع آمریکا معتقد است که عمده نفت وارداتی چین از طریق منطقه اقیانوس هند عبورکرده و ایمن سازی این خطوط ارتباطی و حیاتی دریایی اقیانوس هند یک اولویت کلیدی برای پکن خواهد بود؛ زیرا این کشور به تعاملات و حضور خود در سراسر منطقه ادامه میدهد. چین در حال گسترش دامنه نفوذ خود در اقیانوس هند است (Baruah,2022)
سیاست چین در این منطقه در دید اول مشخصا حمایت و حفاظت از خطوط ارتباطی دریایی است؛ اما نمیتوان تغییرات دید چین در این منطقه را نادیده گرفت. منافع امنیتی بر تفکر چین تاثیرگذاشته است که از چند عامل آشکار میشوند که عبارتند از:
- تلاشهای مداوم نوسازی نیروی دریایی چین که مؤید قصد پکن برای گسترش قابلیتهای دریایی این کشور بهمنظور عملیات در آبهای بسیار فراتر از مرزهایش است.
- اقدامات چین در استقرار زیردریاییهای تهاجمی در اقیانوس هند.
- کتاب آبی آکادمی علوم اجتماعی چین (CASS) که در ژوئن ۲۰۱۳ منتشر شد، می تواند به عنوان یک شاخص سیاست تلقی شود. کتاب آبی خاطرنشان میکند: «در گذشته، استراتژی چین در اقیانوس هند مبتنی بر «اعتدال» و «حفظ وضعیت موجود» بود، اما تغییر پویایی روابط بینالملل ایجاب میکند که چین نقش فعالتری در امور منطقه ایفا کند (DASGUPTA,2019:298-297) مجموعه این اقدامات چین موجب نگرانی هند و برخی از کشورهای این منطقه شده است.
اقدامات هند در اقیانوس هند
هند سعی دارد با برقراری ارتباط با کشورهای مختلف رویکرد آنان را نسبه به چین تغییر داده و نگرانی خود را قابل قبول نشان دهد. در سال ۱۹۴۵ سردار پانیکار یکی از اولین تحلیلگران هندی بود که در مورد اهمیت ژئواستراتژیک اقیانوس هند را برای هند برجسته کرد. او مینویسد: ویژگی شبه جزیرهای کشور با خط ساحلی گسترده و باز و با ساحلی که بسیار حاصلخیز و سرشار از منابع است، هند را کاملاً به اقیانوس هند وابسته میکند. تجارت گسترده هند در بیشتر قسمتها راه خود را به بازارهای جهان در طول تاریخ از طریق اقیانوس هند پیدا کرده است. در نوشته هایی دیگر او در مورد چین هشدار داده بود و معتقد بود چین در حال ظهور است و تلاش می کند تسلط خود را در اقیانوس هند تثبیت کرده و در آینده می تواند به عنوان یک قدرت دریایی وارد این آب ها شود. بسیاری از پیشبینیهای او در مورد اقیانوس هند در حال تبدیل شدن به واقعیت است ( DASGUPTA,2019:295).
دهلی نو سیاست اقیانوسی خود را از طریق بیان مفهوم ،امنیت و رشد برای همه در منطقه خلاصه میکند. برخی از ابتکارات و سیاستهای اخیر هند در قبال منطقه که نقش خود را به عنوان یک بازیگر کلیدی امنیتی تثبیت میکند عبارتند از:
۱ – تأسیس یک بخش جدید در وزارت امور خارجه هند با عنوان بخش اقیانوس هند در سال ۲۰۱۶ که بازتابی از گسترش و اهمیت این منطقه در میان نخبگان هندی است.
۲- سفر نارندرا مودی نخست وزیر هند در سال ۲۰۱۵ به سه جزیره از شش جزیره اقیانوس هند – سریلانکا، موریس و سیشل که نشانگر اهمیت این جزایر برای هند است. همچنین در این سال نخست وزیر هند به سریلانکا سفر کرد. این اولین سفر یک مقام رسمی در این سطح از سریلانکا بعد از ۲۸ سال بود. جدا از ساختارهای منطقه ای مانند انجمن حاشیه اقیانوس هند این کشور به تعامل با همسایگان دریایی خود در سطح مقامات ارشد مانند کنفرانس امنیتی کلمبو ادامه میدهد.
۳- هند تلاش دارد سیاست عملگرایانه خود را با عنوان اول همسایگی در سیاست خارجی و تعهد به امنیت منطقه ای جلوه دهد که این سیاست شامل سریلانکا و مالدیو نیز میشود.
۴ – هند با همکاری مالدیو، موریس، سریلانکا و سیشل به تقویت و هماهنگی سامانه های دریایی و ایستگاه های راداری ساحلی پرداخته و همچنین کمک های مشابهی را به میانمار و بنگلادش برای آگاهی بهتر در حوزه امنیت دریایی ارائه کرده است.
۵ – هند همچنین به دنبال به حداکثر رساندن مشارکت های دریایی خود در منطقه از طریق ایجاد بسترها و ابتکارات متعدد برای مقابله با چالش های کلیدی منطقه همچون تغییرات آب و هوایی است.
۶ -از سال ۲۰۱۷ نیروی دریایی هند حضور جدی تری در اقیانوس آرام داشته و قصد دارد در هفت منطقه کلیدی این اقیانوس حضور خود را افزایش دهد تا نقش خود را به عنوان یک بازیگر تاثیرگذار افزایش دهد(Baruah,2022
IORA)
مکان استقرار نیروی دریایی هند با توجه به ماموریت های برنامه ریزی شده
علاوه بر اقدامات فوق، هند و سه کشور آمریکا، ژاپن و استرالیا در چارچوب یک پیمان چهارطرفه در تلاش هستند همکاریهای فشرده خود را افزایش داده تا نفوذشان را در حوزه اقیانوس هند-آرام (پاسفیک) برای مقابله با چین افزایش دهند. در بیانیه مشترک این چهار کشور آمده همکاری در این منطقه که از اقیانوس هند تا اقیانوس آرام را در بر میگیرد پایهای برای برقراری امنیت و رفاه مشترک را فراهم میکند.
در حالی که جغرافیایی هند یکی از بزرگترین مزیت های این کشور در اقیانوس هند است؛ اما به طور کلی جغرافیای دریایی تحت شعاع مرزهای خشکی هند با پاکستان و چین در مرزهای شمالی آن قرار دارد و بیشترین بودجه دفاعی هند در قسمت سرزمینی خشکی آن هزینه میشود.
ابتکارکمربند و راه
شی جین پینگ، رئیس جمهور چین هنگام بازدید از قزاقستان و اندونزی در سپتامبر و اکتبر ۲۰۱۳، ساخت ابتکار مشترک کمربند اقتصادی جاده ابریشم و جاده دریایی قرن بیست و یکم (که از این پس ابتکار کمربند و راه نامیده میشود) را مطرح کرد. (Ministry of Foreign Affairs, the People’s Republic of China)
نخبگان چینی معتقدند این طرح اقتصادی چشم انداز توسعه منطقه ای با کمک منابع مختلف به جهت ارتقا صنعتی در منطقه آسیا را هدایت میکند تا همه طرفهای درگیر این طرح بتوانند به منافع متقابل و برد – برد دست یابند. (席桂桂, 陈水胜, ۲۰۱۶: ۴۸-۴۹)
در مقابل این طرح اقتصادی نخبگان هندی نظر منسجمی نداشته و سه دیدگاه را بیان میکنند که در سالهای اخیر اجماع بیشتری پیرامون دیدگاه سوم قرار دارد که عبارتند از:
دیدگاه خوشبینانه که معتقد است این طرح فرصتی برای هند بوده تا با استفاده از مزایای آن به پیشرفت خود سرعت ببخشد. گروه دوم با شک و تردید بیشتری به این طرح نگریسته و معتقدند همکاریهای اقتصادی و ادغام همراه با احتیاط در این طرح میتواند باعث رفع برخی از نگرانیهای امنیتی غیر سنتی هند شود. اما گروه سوم که طرفداران بیشتری در بین نخبگان هندی دارد معتقدند که ابتکارکمربند و راه تلاشی برای هژمونی سازی چین در منطقه است و هند در صورت همکاری با طرف چینی منافع امنیتی خود را به خطر انداخته است و چین رو به رشد باعث انزوای هند خواهد شد. این گروه از مفسران گسترش راه آهن لهاسا – ریکازه به نپال را در پس زمینه طرح نظامی چین دانسته و ادعا میکنند که افزایش حضور ارتش چین در دریای چین جنوبی، اقیانوس هند، بنادر گوادر و کاربرد نظامی جاده ها و شبکه راه آهن در هیمالیا و تبت امنیت هند را در منطقه به خطر می اندازد(Sharma,2019:143-145)
هند در جهت مقابله با ابتکار بزرگ اقتصادی چین ابتکارات دیر هنگام و بلند مدت خود را در اقیانوس هند آغاز کرده تا از مقابله با تسلط چین بر اقیانوس هند اطمینان حاصل کند ابتکار دریایی هند با عناوین مختلفی مانند پروژه موسم، مسیرادویه، جاده کتان، انقلاب آبی و ساگار مطرح شده است. این ابتکار رویای هند است که خود را به عنوان یک مرکز در جهان اقیانوس هند میبیند که از آفریقا در غرب تا آسیای جنوبی در شرق کشیده شده است. (مومنی، اصفهانی،۱۳۹۸: ۴۳-۴۴) به موازات طرحهای گفته شده هند طرح کریدور رشد آسیا-آفریقا(AAGC) را نیز در دستورکار خود دارد. طرحی که توسط هند و ژاپن در سال ۲۰۱۷ اعلام شد و از آن به عنوان جایگزینی برای طرح ابتکارکمربند و جاده چین یاد میشود. این کریدور کشورهای آفریقایی را قادر به توسعه و تقویت جبهه هند در غرب آسیا خواهد کرد.
هند همچنین از طریق اتحاد استراتژیک خود با اندونزی، ورودیهای خود را در شرق آسیا ایجاد کرده است. هند با اندونزی توافقنامهای برای دستیابی به یک بندر استراتژیک به نام بندر سابانگ امضا کرده است. هند و اندونزی به صراحت اعلام کرده اند که مایل نیستند توسط ابتکار کمربند و جاده چین کنترل شوند. اقدامات هند به این کشور امکان میدهد تا چین را به شدت کنترل کند؛ زیرا نه تنها میتواند حرکت کشتیها را در ابتدای سفر بلکه در پایان سفر نیز به تأخیر بیندازد(Hassan,2019:80-82).
روابط با کشورهای ثالث
از گذشته روابط هند و چین تحت تأثیر روابط آن ها با دیگر کشورها بوده است. از این رو مهم ترین کشوری که هم اکنون در روابط بین این دو قدرت آسیایی نقش دارد پاکستان است. به طور سنتی هند و پاکستان مشکلات متعددی با یک دیگر داشته و همواره دیواری از بی اعتمادی بین طرفین وجود دارد؛ اما در سال های اخیر گسترش روابط چین و پاکستان به زنگ خطری برای هند تبدیل شده است.
روابط چین و پاکستان پس از مناقشه مرزی چین و هند در سال ۱۹۶۲ ایجاد شد. در سال ۱۹۶۳ پاکستان دره شاکسگام را به چین واگذار کرد. منطقه ای که هند مدعی آن بود و در عوض چین مقادیر قابل توجهی تسلیحات نظامی و کمک های اقتصادی برای پاکستان ارسال کرد(Miller,2022) هند با نگرانی نظاره گر کمک های اقتصادی و نظامی چین در پاکستان بوده و به دقت سرمایهگذاریهای اقتصادی چین در مسیر اقتصادی چین پاکستان موسوم به (CPEC) و بندر گوادر را زیر نظر دارد. این نگرانی برای هند ایجاد شده است که در صورت درگیری با هریک از دو طرف این امکان وجود دارد که با یک جنگ در دو جبهه روبه رو شود.
واکنش چین به درخواستهای هند نسبت به پاکستان در مجمع عمومی و شورای امنیت سازمان ملل همواره بر روابط چین و هند سایه انداخته است. به عنوان مثال در سال ۲۰۱۶ و۲۰۱۷ چین با پیشنهاد هند مبنی بر گنجاندن مسعود ازهر، رهبر گروه جیش محمد مستقر در پاکستان در فهرست تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل مخالفت کرد و این باور را تقویت کرد که محور چین – پاکستان برای امنیت هند خطرناک است (Sharma,2019:139).
در مقابل روابط هند و آمریکا باعث حساسیت چین شده است. با افزایش رقابت چین و آمریکا بعد از ریاست جمهوری ترامپ، چین نمیخواهد هند تبدیل به متحدی قابل اتکا برای آمریکا به جهت کنترل و ضربه زدن به منافع چین باشد. لوچونهائو استراتژیست چینی معتقد است هند با سوء استفاده از رقابت چین و ایالات متحده در پی ضربه زدن به منافع چین بوده و خویشتن داری چین در نزدیکی قریب الوقوع هند و ایالات متحده نتیجه معکوس داشته و باعث افزایش اعتماد به نفس هند شده تا چین را در مورد مسائل مختلف تحت فشار قرار دهند (Singh,2022)
در مقابل این گروه که خواهان برخورد جدی با هند هستند، گروه دیگری معتقدند دادن امتیاز به هند در شرایطی که رقابت چین و آمریکا اوج گرفته و این امکان وجود دارد که شرکت های چینی بیشتری تحت تأثیر تحریم های آمریکا و متحدانش قرار بگیرند؛ روابط نزدیکتر دهلی نو و واشنگتن میتواند منجر به
از دست دادن موقعیت چین در بسیاری از زنجیرههای تأمین قطعات صنعتی شود؛ زیرا همکاری سرمایه ژاپنی، فناوری آمریکایی و نیروی کار هندی میتواند مشکلات بزرگی را برای چین ایجاد کند (凌胜利,۲۰۲۰). به نظر میرسد مقامات چینی در نظر دارند با اعطای امتیازات اقتصادی کم اهمیت از سرعت گسترش روابط هند و آمریکا بکاهند البته مقامات هندی این نکته مهم را درک کرده اند که نمیتوانند برای کنترل چین به آمریکا متکی باشند زیرا در برخی موارد اولیت های طرفین نسبت به چین تفاوت بسیار زیادی با یک دیگر داشته و مقامات هندی نمیخواهند با وابستگی امنیتی به آمریکا دچار خطای راهبردی شوند.
نتیجه گیری
عوامل ژئوپلیتیکی در چند سال گذشته نقش مهمتری را در روابط دوجانبه دو کشور در حال رشد ایفا کرده و منجر به رقابت استراتژیک آنها شده است. این رقابت با وجود اینکه دو کشور هنوز به عنوان رهبران سیاست جهانی دست نیافتهاند، رشد کرده است. رقابت چین و هند در منطقه استراتژیک آسیا – پاسفیک یکی از موانع توسعه دو کشور خواهد شد و درگیری احتمالی بیشترین ضربه را به اقتصاد آسیا خواهد زد پس کنترل تنش امری حیاتی محسوب می شود.
پیوند های اقتصادی، سیاسی و بعضاً فرهنگی بین چین و هند میتواند از حجم تنش بین دو کشور بکاهد اما نمیتواند به طور کامل آن را خنثی کند. دو کشور در جامعه جهانی و سازمان های بین المللی اشتراکات زیادی دارند اما به دلیل عدم درک درست رفتارهای یک دیگر و وجود بی اعتمادی فاقد هماهنگی و همکاری لازم هستند.
اگر چه هر دو کشور خواهان افزایش روابط و بهبود آن هستند اما تا زمانی که مسئله اختلافات مرزی حل نشود و دو طرف تلاشی برای حساسیت زدایی در مورد اقدامات خود در اقیانوس هند و حتی طرح ها و پروژه های اقتصادی نداشته باشند نمیتوانند عمق روابطشان را گسترش داده و درکنارهم پیشرفت کنند. با برطرف شدن نگرانی های اصلی دوکشور از اهمیت آخرین عامل تشدید تنش یعنی روابط با کشورهای ثالث(پاکستان و آمریکا) کاسته خواهد شد.